بیتردید دستیابی به رشد اقتصادی پایدار یکی از اهداف و اولویتهای مهم هر کشور تلقی میشود. از اینرو بررسیها و مطالعات متعددی در زمینه رشد اقتصادی کشورها و دلایل اختلاف در رشد اقتصادی آنها انجام شده است.
مجید محسنی مجد
بیتردید دستیابی به رشد اقتصادی پایدار یکی از اهداف و اولویتهای مهم هر کشور تلقی میشود. از اینرو بررسیها و مطالعات متعددی در زمینه رشد اقتصادی کشورها و دلایل اختلاف در رشد اقتصادی آنها انجام شده است. به مرور زمان و با گسترش و تعمیم مدلهای رشد اقتصادی، نقش تکنولوژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان نمادی از تکنولوژی در فرایند رشد اقتصادی آشکار شد و مطالعات تجربی انجام شده نیز بر این امر صحه گذاشت. فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند از طریق کانالهای متعددی بر رشد اقتصادی تأثیرگذار باشد. یکی از این کانالها رشد بهرهوری کلیه عوامل تولید از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. کانال دیگر، تعمیق سرمایه و جذب سطح بالایی از سرمایه به بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات است که باعث تولید محصولات جدید و افت قیمت تولیدات این بخش میشود.
همچنین توجه به سرمایهگذاری در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث افزایش نسبت سرمایه به تعداد کارکنان در این صنعت شده و بالطبع در ارتقای بهرهوری کارکنان نیز موثر خواهد بود. از این رو اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای نیل به اهداف توسعه کشورها قابل درک بوده و اغلب کشورها تلاشهای متعددی را برای بهبود تأثیرگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اقتصاد ملی خود انجام دادهاند. توانایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در تأثیرگذاری بر رشد اقتصادی از طریق چند مکانیزم صورت میگیرد. نخست اینکه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک کالای سرمایهای در کنار سایر سرمایههای فیزیکی بنگاههای تولیدی از بازدهی بالایی برخوردار است و به افزایش بهرهوری نیروی کار هم کمک میکند؛ دوم استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات در یک بنگاه تولیدی باعث افزایش مجموع کارآیی آنها میشود و سوم اینکه استفاده روزافزون از فناوری اطلاعات و ارتباطات سبب ایجاد تأثیرات مثبت در جهت توسعه غیرمستقیم و شبکهای در اقتصاد میشود. برای مثال، کاهش هزینههای مبادله و هماهنگی، حاصل استفاده از فناوری اطلاعات است.فناوری اطلاعات و ارتباطات نهتنها در توسعه بنگاههای موجود بلکه در ایجاد بنگاهها و کسب و کار جدید نیز تاثیر گذاشته است. ایجاد کسب و کار موفق دیگر مانند گذشته مبتنی بر هزینه کمتر زمین، انرژی، نیروی کار یا حتی در دسترس بودن مواد خام نیست. هر چند که این عوامل ممکن است هنوز موثر باشند ولی عاملی که امروزه خیلی در موفقیت یک بنگاه تولیدی تأثیرگذار است، توانایی بنگاه تولیدی در به دست آوردن اطلاعات و دانش مورد نیاز برای تولید و توسعه است که خود مبتنی بردو عامل عمده است که شامل دسترسی خوب به بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین در دسترس بودن نیروی کار آزموده با دانش و تخصص مربوطه میشود. صاحبان بنگاههای جدید تولیدی نهتنها به امکاناتی همچون اینترنت به عنوان سرگرمی و تفریح نگاه نمیکنند بلکه برای آنها اینترنت ابزاری تولیدی و حتی بازویی توانمند برای گسترش بازارهایشان به شمار میرود و فراهم بودن زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در بنگاههایی که اساسا محصول آنها تکنولوژیک است یا نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در آنها عمیق است، جزو شریانهای اصلی موجودیت بنگاه به شمار میرود. همانطور که گفته شد، یکی از عوامل تعیینکننده در موفقیت یک بنگاه تولیدی نیروی کار آموزش دیده است. دسترسی آسان به زیرساختهای فیزیکی اگر چه موضوع مهمی است، اما در رویکرد جدید مدیریت، نیروی انسانی به عنوان سرمایه مطرح میشود و لذا یکی از مهمترین داراییهای بنگاهها به شمار میرود. دسترسی بنگاههای تولیدی به نیروی کار آموزش دیده و خبره امروزه بسیار مهم است و گواه آن تقاضای فزاینده نیروی کار خبره و آشنا با مهارتهای فناوری اطلاعات در سالهای اخیر در بازار کار است. در پایان میتوان نتیجه گرفت که گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان کالایی سرمایهای با بازدهی بالا به توسعه بنگاهها و کشورها کمک میکند. از سوی دیگر با تأثیرات شبکهای در افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای مختلف و تسهیل در ایجاد دانش و خلق ابداعات، باعث جهش اقتصاد و توسعه اقتصادی کشورها میشود.